هر دو گروه دم از اسلام مي زنند. هر کس فکر مي کند عقيده اش درست است و حتي اگر به خاطر عقيده اش کشته شود شهيد است. فتنه عظيمي است که در آن تشخيص بصيرت مي خواهد و تصميم شجاعت. هنوز جنگي در کار نيست  ولي در دل کسي که يکي از عوامل اين رويارويي است جنگ عظيمي در حال انجام است. تشخيصش به او نهيب مي زند که بالاخره گروهي حق است و گروهي باطل . سمتي بهشت است و سمتي جهنم. و دنيا سراي امتحان است هر لحظه و هرجا. ايستاده در يک جا و به خود مي لرزد. تصميم شجاعت مي خواهد و کسي که از کنارش مي گذرد در گوشش مي گويد که اي حُر اگر از من مي پرسيدند که چند مرد شجاع نام ببر اول اسم تو را مي بردم. و او کفش هايش را در مي آورد و سرش را برهنه مي کند. تشخيص بصيرت مي خواهد و تصميم شجاعت. و دنيا سراي امتحان است هر لحظه و هرجا. چه سخت است حُر بودن خدايا.