ورژن جوانانه مناجات شعبانیه رسید!
گاهی بعضی از دعاها را که می خوانم و معنی هایش را نگاه می کنم آرزو می کنم که کاش اصلا این معانی با متن قلمبه سلمبه و نچسب را اینجا ننوشته بودند و ادم خودش با همان عربی دست و پا شکسته بهتر انگار می رود تو حس!
ماه شعبان است و دل سوی مناجاتش رود!! به به از این ذوق!
فکر کردم که اگر ترجمه ای پا را از حد خودش فراتر نگذارد و مفهوم را تغییر ندهد، چه اشکال دارد که عین معنی توی لغتنامه ها نباشد.
ترجمه زیر سعی کرده که مفهوم دعا عوض نشود و در عین حال به زبان ما جوان ها باشد:
در هر لینک چند خطش را ترجمه می کنم تا هم فرصت تامل پیش بیاید و هم نه سیخ بسوزد و نه کباب!
مناجات شعبانیه: بسم الله الرحمن الرحيم اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَي مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ خدایا قبل از همه چیز سلاممو به پیغمبرم و خانواده اش برسون. وَ اسْمَعْ دُعَائِي إِذَا دَعَوْتُكَ و َاسْمَعْ نِدَائِي إِذَا نَادَيْتُكَ دعامو بشنو، حالا که دعات مي کنم و صدامو گوش کن، حالا که صدات می کنم. وَ أَقْبلْ عَلَيَّ إِذَا نَاجَيْتُكَ فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَيْكَ روتو به من کن، حالا که مي خوام با تو درددل کنم. برا اينکه من به تو فراري شدم وَ وَقَفْتُ بَيْنَ يَدَيْكَ مُسْتَكِينا لَكَ مُتَضَرِّعا إِلَيْكَ رَاجِيا لِمَا لَدَيْكَ ثَوَابِي و حالا درست مقابلت وایستادم، در حالیکه بیچاره توام و براي تو گريه مي کنم و امیدوارم که خيري از تو به من برسه وَ تَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِي وَ تَخْبُرُ حَاجَتِي وَ تَعْرِفُ ضَمِيرِي برای اینکه می دونم از دلم آگاهی و از حاجتم خبر داری و سیر تا پیاز باطنمو می دونی وَ لا يَخْفَي عَلَيْكَ أَمْرُ مُنْقَلَبِي وَ مَثْوَايَ آخر و عاقبتم از هر کی پوشیده باشه، از تو پوشیده نیست وَ مَا أُرِيدُ أَنْ أُبْدِئَ بِهِ مِنْ مَنْطِقِي وَ أَتَفَوَّهَ بِهِ مِنْ طَلِبَتِي وَ أَرْجُوهُ لِعَاقِبَتِي و تو می دونی چی می خوام بگم و کدوم خواستمو می خوام به زبون بیارم وآرزوشو برا آينده ام دارم وَ قَدْ جَرَتْ مَقَادِيرُكَ عَلَيَّ يَا سَيِّدِي فِيمَا يَكُونُ مِنِّي إِلَي آخِرِ عُمْرِي مِنْ سَرِيرَتِي وَ عَلانِيَتِي اي آقاي من! هرچه قبل از اين کار پنهون و آشکار کردم و هر چي بعد از اين بکنم، بر جريان مقدرات تو بوده وَ بِيَدِكَ لا بِيَدِ غَيْرِكَ زِيَادَتِي وَ نَقْصِي وَ نَفْعِي وَ ضَرِّي (مي دونم که) زياد و کم شدن و نفع ضررم فقط به دست توئه و نه دست هيچ کس ديگه إِلَهِي إِنْ حَرَمْتَنِي فَمَنْ ذَا الَّذِي يَرْزُقُنِي وَ إِنْ خَذَلْتَنِي فَمَنْ ذَا الَّذِي يَنْصُرُنِي معبود من! اگه تو منو از روزي محروم کني، غير تو کي به من روزي مي ده؟ و اگه تو بخواي ذليلم کني، غير تو کي کمکم مي کنه؟ إِلَهِي أَعُوذُ بِكَ مِنْ غَضَبِكَ وَ حُلُولِ سَخَطِكَ معبود من! از خشم و ريزش عذابت به چه کسي جز تو پناه ببرم؟ إِلَهِي إِنْ كُنْتُ غَيْرَ مُسْتَأْهِلٍ لِرَحْمَتِكَ فَأَنْتَ أَهْلٌ أَنْ تَجُودَ عَلَيَّ بِفَضْلِ سَعَتِكَ معبود من! گيرم که من مستحق بخشش تو نباشم، ولي تو اهل آني که از زيادي فضلت به من هم بدهي إِلَهِي كَأَنِّي بِنَفْسِي وَاقِفَةٌ بَيْنَ يَدَيْكَ وَ قَدْ أَظَلَّهَا حُسْنُ تَوَكُّلِي عَلَيْكَ فَقُلْتَ [فَفَعَلْتَ] مَا أَنْتَ أَهْلُهُ وَ تَغَمَّدْتَنِي بِعَفْوِكَ خداجونم! اين منم که درست جلوت وايستادم و سايه سرم فقط توکليه که به تو دارم و تو درباه ام حرفايي گفته اي که از تو برمي يومد ( نه اينکه به من مي يومد) و منو در پرده بخششت پوشاندهاي إِلَهِي إِنْ عَفَوْتَ فَمَنْ أَوْلَي مِنْكَ بِذَلِكَ خدا جونم! اگه منو ببخشي مي دونم که کسي بهتر از تو شايستگي بخشيدنو نداره وَ إِنْ كَانَ قَدْ دَنَا أَجَلِي وَ لَمْ يُدْنِنِي [يَدْنُ] مِنْكَ عَمَلِي فَقَدْ جَعَلْتُ الْإِقْرَارَ بِالذَّنْبِ إِلَيْكَ وَسِيلَتِي و اگه مرگم نزديک شده ولي کارهام هيچ منو به تو نزديک نکرده همين الان اعتراف به گناهامو پيش تو وسيله قرار مي دم إِلَهِي قَدْ جُرْتُ عَلَي نَفْسِي فِي النَّظَرِ لَهَا فَلَهَا الْوَيْلُ إِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَهَا خدا جونم! در حق نفسم ظلم کردم، از بس که بهش توجه کردم پس واي به حالش اگه تو هم به دادش نرسي إِلَهِي لَمْ يَزَلْ بِرُّكَ عَلَيَّ أَيَّامَ حَيَاتِي فَلا تَقْطَعْ بِرَّكَ عَنِّي فِي مَمَاتِيژ خدا جونم! خوبياي تو يه لحظه هم تو زندگي ام قطع نمي شن، بيا و خدايي کن و اونا رو بعد از مرگم هم ادامه بده إِلَهِي كَيْفَ آيَسُ مِنْ حُسْنِ نَظَرِكَ لِي بَعْدَ مَمَاتِي وَ أَنْتَ لَمْ تُوَلِّنِي [تُولِنِي] إِلا الْجَمِيلَ فِي حَيَاتِي خداجونم! چه طور از حسن نظرت به من بعد از مرگ نااميد بشم؟ در حاليکه تو زندگي جز خوبي از تو نديدم إِلَهِي تَوَلَّ مِنْ أَمْرِي مَا أَنْتَ أَهْلُهُ خدا جون! سرپرستي همه امورمو به تو مي سپارم. طوري سرپرستي کن که شايسته خداييه توه. وَ عُدْ عَلَيَّ بِفَضْلِكَ عَلَي مُذْنِبٍ قَدْ غَمَرَهُ جَهْلُهُ خدا جون! من گناه کاري ام که نادونيش سرتاپاشو گرفته. تو از فضلت به منم توجه کن. إِلَهِي قَدْ سَتَرْتَ عَلَيَّ ذُنُوبا فِي الدُّنْيَا وَ أَنَا أَحْوَجُ إِلَي سَتْرِهَا عَلَيَّ مِنْكَ فِي الْأُخْرَي خدا جونم! تو که همه گناهامو تو دنيا پوشوندي. مي دوني که من خيلي بيشتر محتاجم تو آخرت اونارو بپوشوني [إِلَهِي قَدْ أَحْسَنْتَ إِلَيَ] إِذْ لَمْ تُظْهِرْهَا لِأَحَدٍ مِنْ عِبَادِكَ الصَّالِحِينَ فَلا تَفْضَحْنِي يَوْمَ الْقِيَامَةِ عَلَي رُءُوسِ الْأَشْهَادِ حالا که مشتمو حتي پيش احدي از بنده هاي خوبت وا نکردي، پس منو روز قيامت هم رسواي مردم نکن إِلَهِي جُودُكَ بَسَطَ أَمَلِي وَ عَفْوُكَ أَفْضَلُ مِنْ عَمَلِي خدا جونم! زيادي خوب بودنت اندازه اعمال بدمو بزرگ کرده ولي مي دونم اندازه بخشش تو از همه اعمال بد من بزرگ تره إِلَهِي فَسُرَّنِي بِلِقَائِكَ يَوْمَ تَقْضِي فِيهِ بَيْنَ عِبَادِكَ خداجونم! تو اون روزي که مي خواي بين بنده هات قضاوت کني، منو با رسوندن به خودت خوشحالم کن إِلَهِي اعْتِذَارِي إِلَيْكَ اعْتِذَارُ مَنْ لَمْ يَسْتَغْنِ عَنْ قَبُولِ عُذْرِهِ فَاقْبَلْ عُذْرِي يَا أَكْرَمَ مَنِ اعْتَذَرَ إِلَيْهِ الْمُسِيئُونَ خداجون! معذرت خواهي ام از تو معذرت خواهي کسيه که سخت به قبول معذرتش نياز داره. اي بزرگوارترين کسي که گنهکارا ازش معذرت خواهي مي کنن، عذرمو قبول کن. إِلَهِي لا تَرُدَّ حَاجَتِي وَ لا تُخَيِّبْ طَمَعِي وَ لا تَقْطَعْ مِنْكَ رَجَائِي وَ أَمَلِي خدا جون! حاجتمو رد نکن و اشتياقمو نا اميد نکن و اميد و آرزومو از درگاهت نَبُر إِلَهِي لَوْ أَرَدْتَ هَوَانِي لَمْ تَهْدِنِي وَ لَوْ أَرَدْتَ فَضِيحَتِي لَمْ تُعَافِنِي خدا جونم! اگه مي خواستي ذليلم کني از اولش هدايتم نمي کردي و اگه رسواييمو مي خواستي از اولش بهم سلامتي نمي دادي إِلَهِي مَا أَظُنُّكَ تَرُدُّنِي فِي حَاجَةٍ قَدْ أَفْنَيْتُ عُمُرِي فِي طَلَبِهَا مِنْكَ خدا جون! گمون نمي کنم حاجتي که يه عمر ازت خواستم رو به من ندي إِلَهِي فَلَكَ الْحَمْدُ أَبَدا أَبَدا دَائِما سَرْمَدا يَزِيدُ وَ لا يَبِيدُ كَمَا تُحِبُّ وَ تَرْضَي خدا جونم! ستايش و قدرداني من نثار تو! تا هميشۀ هميشۀ هميشه، جوري که دائم زياد بشه و هرگز کم نشه، جوري که تو دوست داشته باشي و تو راضي بشي إِلَهِي إِنْ أَخَذْتَنِي بِجُرْمِي أَخَذْتُكَ بِعَفْوِكَ وَ إِنْ أَخَذْتَنِي بِذُنُوبِي أَخَذْتُكَ بِمَغْفِرَتِكَ وَ إِنْ أَدْخَلْتَنِي النَّارَ أَعْلَمْتُ أَهْلَهَا أَنِّي أُحِبُّكَ خدا جونم! اگه منو به خاطر جُرمم مواخذه کني، منم تو رو به خاطر بخشش ات مواخذه مي کنم و اگه منو به خاطر گناهم مواخذه کني منم تو رو به خاطر آمرزشت مواخذه مي کنم و اگه منو وارد آتييش هم کني به همه مي گم که من دوسِت دارم (ادامه دارد...)
اینجا مکان دغدغه های یک مادر است که هنوز خودش با کودکی اش اخت است و حتی گاهی کودک تر از کودکش عمل می کند.